وقتی تو اون مکان باعشق جدیدت ک مبارکت باشه من نشدم دیگری اون نشد بازم یکی دیگه دیدمت ک داشتی نازشومیکشدی و منتشو میکشیدی ک بزاره ببوسیش
ی هو دلم گرفت وقتی دیدی منو هرچی از دهنت در اومد جلوی عشقت بهم گفتی یادته؟گفتی آشغال بیشعور کثافت اینجاچیکارمیکنی؟چرا راحتمــــون نمیزاری؟وهزارتاچیزدیگه یادته من حتی دهنمو باز نکردم و یه آه هم نکشدیم فقد بهت لبخندمیزدم
گفتی لال شدی گفتی زود گورتو گم کن ای فلانی لال مونی نگرفته بودم برا این ساکت موندم وچیزی نگفتم ک جلو عشقت کم نیاری گفتم بزار بازم من خرد بشم بزار اونی ک ی زمانی بهترینم بود خوش باشه
فقد منوببخش ک لبخند اخرم همراه با اشکام بود ک میریخت اخه دسته خودم نبودن ک کنترلشون کنم
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |